امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ منوچهر برون :
شب بود، در مسیر بازگشت از رامهرمز و ایذه، جاده آرام و تاریک پیش میرفت، اما ناگهان بوی تند و سوزانندهای در هوا پیچید — بویی آشنا، تلخ و سنگین، بوی گوگرد و گاز سوخته. جایی میان غیرانیه و کریتکپ، نفس کشیدن دشوار شد و آسمان، بهجای ستاره، آتش را در دل خود داشت. فلرهای نفتی، همان مشعلهای بیرحم صنعت، هنوز در دل شب زبانه میکشیدند و آرامش دشت را به کام دود و سم میکشیدند.
سالهاست وعدهی خاموشی این شعلهها داده میشود؛ وعدههایی که میان گزارشهای رسمی و مصاحبههای پرطمطراق گم شدهاند. اما واقعیت این است که هر شب در خوزستان، میلیونها مترمکعب گاز همراه نفت، به جای تبدیل شدن به ثروت ملی، در آسمان میسوزد و در ریههای مردم خاموش میشود.
فلرهای نفتی تنها مشعلهایی صنعتی نیستند؛ نشانِ سهلانگاری در برابر سلامت انسان و طبیعتاند. آتشِ آنها هر شب نه فقط گاز، بلکه آینده را میسوزاند — آیندهی کودکانی که با سرفه به خواب میروند و با تنگی نفس از خواب میپرند.
در جهانی که هر ذره انرژی ارزشمند است، ما در حال سوزاندن طلای گازی خویشیم. گازی که میتواند به برق، سوخت، یا هزاران محصول پتروشیمی بدل شود، در برابر چشمان ما به دود تبدیل میشود و از آسمان خوزستان آویزان میماند.
مشکل فقط اقتصادی نیست، مسئله انسانی است. سلامت مردم، حقالناس است. آلودگی فلرها فقط یک آمار زیستمحیطی نیست، فریاد خاموشی است از دل خاک و انسان.
جمعآوری گازهای همراه نفت، نه فقط وظیفهای زیستمحیطی بلکه فرصتی اقتصادی است — فرصتی برای تبدیل خسارت به درآمد، آلودگی به انرژی، و نارضایتی به افتخار ملی. اما تا وقتی تصمیمها پشت میزها خاک میخورند و نه در میدان عمل، خوزستان همچنان در دود میسوزد.
بیایید به جای نگاه کردن به شعلهها، برای خاموش کردنشان برخیزیم.
زیرا آسمان خوزستان سزاوار آبیِ پاک است، نه شعلهی بیپایان.